خوش‌شانس شدن فرمول دارد؟
خوش‌شانس شدن فرمول دارد؟
خوش‌شانس شدن فرمول دارد؟
نويسنده:دكتر پرويز رزاقي/
شانس، همان تصادف يا اتفاق است و شامل رفتارهايي است كه گاهي اوقات در اثر تصادف و حوادث غيرمنتظره به وجود مي‌آيد. معمولا اعتقاد بر اين است كه افراد، خودشان شانس‌شان را مي‌سازند و براي به‌دست آوردن آن قدم برمي‌دارند.
به اين معنا، خوش‌شانس بودن يعني اينكه رفتارها، اتفاق‌ها و حوادثي كه براي فردي رخ مي‌دهد، مثبت باشد؛ بدون آنكه تلاشي براي آنها انجام دهد يا حداکثر، تلاش كمي براي آنها انجام داده باشد. به‌عنوان نمونه، اگر فردي از بين هزاران سرمايه‌گذار در بانك، برنده شود؛ به او خوش‌شانس گفته مي‌شود. اين قبيل پديده‌ها در اثر قرعه‌كشي انجام مي‌شود و اتفاقاتي غيرقابل‌پيش‌بيني هستند. اما وقتي فردي نتواند براي رسيدن به اهدافش برنامه‌ريزي كند و در نتيجه به آنها نرسد، ديگر نمي‌توان اسم اين را بدشانسي گذاشت؛ همان‌طور كه اگر موفق هم بشود، در اثر كار و تلاش بوده است، نه شانس و اقبال. در واقع، شانس يعني اينكه فرد، زمينه‌هاي حداقلي براي رسيدن به موفقيت را ايجاد كند.
حال چه كنيم تا فرد خوش‌شانسي باشيم يا به اين خوش‌شانسي برسيم؟ جواب ساده است. بايد حداقل تلاشي كه به بروز موفقيت و رفتارهاي مثبت منجر مي‌شود، انجام دهيد. اين رفتارها در هر حوزه‌اي خاص همان حوزه هستند. به عنوان نمونه، موفقيت در كنكور، مستلزم تلاش و مطالعه است. در مسايل مالي، سرمايه‌گذاري هر چند اندك، مديريت مالي يا حتي يك فكر خوب، تاثيرگذار است.
در ازدواج، خوب گشتن و خوب تصميم گرفتن و خوب فكر كردن، مهم است. بايد بدانيد شانس حتما به رسيدن به نتايج خوب يا اهداف گفته نمي‌شود. گاهي شانس يعني اينكه شما مشاوري در زندگي‌تان داشته باشيد كه شما را در انتخاب همسر راهنمايي كند. داشتن اين مشاور در كنار خود يعني شانس. اينكه ازدواج كرده‌ايم يا نكرده‌ايم؛ شانس نيست بلكه بايد شانس بياوريم كه چه فردي در كنار ما قرار بگيرد. حال، اين همسر خوب چگونه در كنار ما قرار مي‌گيرد؟ با تفكر، تعقل، هم‌انديشي و مشورت گرفتن از ديگران.
بنابراين شانس شامل مجموعه عواملي است كه انسان را به يك هدف عالي هدايت مي‌كند. مساله بعدي تاثير افكار ما در بروز موقعيت‌ها و فرصت‌هاي مناسب براي رسيدن به موفقيت است. در پديده‌هاي فكري، معمولا افرادي كه نگاه مثبتي دارند، در شكل‌گيري و بروز رفتارهاي مثبت موفق‌ترند. ولي افراد بدبين و كساني كه نگاهشان به زندگي منفي است و خودشان را حقير و كوچك، بدشانس و ذليل مي‌دانند (چون پيام‌هايي كه از مغزشان ساطع مي‌شود منفي است) معمولا به موفقيت خاصي دست نمي‌يابند و اين عدم موفقيت نيز بر افكار منفي آنها مي‌افزايد.
منبع:www.salamat.com
/ن
به اين معنا، خوش‌شانس بودن يعني اينكه رفتارها، اتفاق‌ها و حوادثي كه براي فردي رخ مي‌دهد، مثبت باشد؛ بدون آنكه تلاشي براي آنها انجام دهد يا حداکثر، تلاش كمي براي آنها انجام داده باشد. به‌عنوان نمونه، اگر فردي از بين هزاران سرمايه‌گذار در بانك، برنده شود؛ به او خوش‌شانس گفته مي‌شود. اين قبيل پديده‌ها در اثر قرعه‌كشي انجام مي‌شود و اتفاقاتي غيرقابل‌پيش‌بيني هستند. اما وقتي فردي نتواند براي رسيدن به اهدافش برنامه‌ريزي كند و در نتيجه به آنها نرسد، ديگر نمي‌توان اسم اين را بدشانسي گذاشت؛ همان‌طور كه اگر موفق هم بشود، در اثر كار و تلاش بوده است، نه شانس و اقبال. در واقع، شانس يعني اينكه فرد، زمينه‌هاي حداقلي براي رسيدن به موفقيت را ايجاد كند.
حال چه كنيم تا فرد خوش‌شانسي باشيم يا به اين خوش‌شانسي برسيم؟ جواب ساده است. بايد حداقل تلاشي كه به بروز موفقيت و رفتارهاي مثبت منجر مي‌شود، انجام دهيد. اين رفتارها در هر حوزه‌اي خاص همان حوزه هستند. به عنوان نمونه، موفقيت در كنكور، مستلزم تلاش و مطالعه است. در مسايل مالي، سرمايه‌گذاري هر چند اندك، مديريت مالي يا حتي يك فكر خوب، تاثيرگذار است.
در ازدواج، خوب گشتن و خوب تصميم گرفتن و خوب فكر كردن، مهم است. بايد بدانيد شانس حتما به رسيدن به نتايج خوب يا اهداف گفته نمي‌شود. گاهي شانس يعني اينكه شما مشاوري در زندگي‌تان داشته باشيد كه شما را در انتخاب همسر راهنمايي كند. داشتن اين مشاور در كنار خود يعني شانس. اينكه ازدواج كرده‌ايم يا نكرده‌ايم؛ شانس نيست بلكه بايد شانس بياوريم كه چه فردي در كنار ما قرار بگيرد. حال، اين همسر خوب چگونه در كنار ما قرار مي‌گيرد؟ با تفكر، تعقل، هم‌انديشي و مشورت گرفتن از ديگران.
بنابراين شانس شامل مجموعه عواملي است كه انسان را به يك هدف عالي هدايت مي‌كند. مساله بعدي تاثير افكار ما در بروز موقعيت‌ها و فرصت‌هاي مناسب براي رسيدن به موفقيت است. در پديده‌هاي فكري، معمولا افرادي كه نگاه مثبتي دارند، در شكل‌گيري و بروز رفتارهاي مثبت موفق‌ترند. ولي افراد بدبين و كساني كه نگاهشان به زندگي منفي است و خودشان را حقير و كوچك، بدشانس و ذليل مي‌دانند (چون پيام‌هايي كه از مغزشان ساطع مي‌شود منفي است) معمولا به موفقيت خاصي دست نمي‌يابند و اين عدم موفقيت نيز بر افكار منفي آنها مي‌افزايد.
منبع:www.salamat.com
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}